محل تبلیغات شما

چند روز پیش با یکی از فعالین میراث شیراز گفتگویی داشتم. این نکات در صحبت های او برایم قابل تامل و دردناک بود. هر چند عمده این نکات را خودم هم تجربه کرده و با خبر بودم ولی شنیدن ان از زبان یک انسان دلسوزو پرتلاش دوباره مرا به فکر برد.

  • صرف بیش از یک دهه از عمر و جوانی برای آموزش نیروهای مردمی عضو یک سمن کار قابل ستایشی است. اما اینکه ببینی از این جمع کثیر بیش از 65 درصد آن در سالهای اخیر از ایران رفته اند، دلت را به درد می آورد. منابعی که به این راحتی هم تجدید پذیر نیستند. این جوانان عمدتا بچه های دهه 50 و 60 بودند که به نسبت دغدغه بیشتری برای وطن داشتند و وقت بیشتری برای کارهای داوطلبانه می گذاشتند. از نظر این فعال اجتماعی بچه های دهه های بعد به این راحتی دل نمی دهند و حرکت نمی کنند. و این شرایط روز به روز بدتر می شود در جامعه ای که امید گم شده است!!
  • با وجود اینکه این فعال، تاثیرگذاری بسیاری روی سازمان میراث داشت و به راحتی می توانست اخبار حوزه میراث در صدر خبرگزاریهای کشور جا دهد؛ اما دل خونی داشت از هتل دولت. اینکه برای یک موضوع با چنگ و دندان بجنگی و زمینه تحققش را فراهم آوری و بعد یک کارشناس دون پایه دولتی با یک امضا بزند زیر کاسه کوزه ات. به همین سادگی!!
  • وقتی صحبت را شروع کرد، مرثیه ای گفت که شاید من تا بحال به صورت جدی به ان نپرداخته بودم. وضعیت فعلی زیرسیستم های صنعت گردشگری شهر شیراز را با اعداد و ارقام برایم تشریح کرد و نشان داد اگر درصدد جذب یک میلیون گردشگر خارجی برای شهر شیراز در سال باشیم با چه کمبودهای نگران کننده ای مواجه خواهیم بود. اینجا بود که دغدغه دکتر مسعود در خصوص نبود سرمایه گذار خارجی را با تمام وجود حس کردم. خدایا کاسبان تحریم که فرزندانشان را به ینگه دنیا فرستاده اند و با خیال راحت مثل زالو به جان مردم ایران افتاده ، خون انها را می مکند؛ کی می خواهند دست از سر ما بردارند و درها را به روی دنیا باز کنند و زمینه سرمایه گذاری و پویایی اقتصادی به این مملکت رو به احتضار بدهند.
  • متاسفانه از نگاه یک جوان دهه شصتی که سالهای خوب دهه سوم و چهارم زندگیش را صرف پیشبرد اهداف یک سمن فرهنگی نموده بود و هنوز هم امید را از دست نداده بود و در چند حوزه همزمان می جنگید، این مملکت با شرایط امروز حالا حالاها تغییر نخواهد کرد. وقتی مدیران دولتی و سه لتی از سر عوامفریبی یا فشار مردم قدم از قدم بردارند نه از سر تعهد و وطن پرستی و مطابق یک برنامه بلند مدت واقع نگرانه، چه انتظار تغییری می توان داشت؟ خدایا گهگاه احساس می کنم اینها هدفی جز هر روز بدتر از دیروز برای این آب و خاک ندارند. چنین هدفی مرا به یاد انجمن حجتیه می اندازد. خدایا چرا؟؟؟!!!!

بچه های کلاس زبان

تجارتی که شما را از عذاب الیم می رهاند

دل خون فعالین فرهنگی

یک ,دهه ,های ,روز ,دل ,هم ,به این ,را به ,از سر ,بود و ,و با

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دیوار یادگاری آشنایی باشغل راننده کامیون